ماجرای زن ایرانی که با مرد فلسطینی ازدواج کرد | تغذیه در محاصره با آبجوش و ادویه!
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۴۸۳۵۸
به گزارش جام جم آنلاین، مهشید اسماعیلی در مورد ایده نوشتن کتاب ماهرخ گفت: این کار در زمستان سال 1399 توسط انتشارات به من پیشنهاد شد. دلیل اینکه من پیشنهاد ناشر را پذیرفتم این بود که موضوع مورد نظر موضع بکر و تازهای بود و به همین دلیل علی رغم اینکه تجربه ای در زمینه خاطره نویسی نداشتم این پیشنهاد را قبول کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راوی تمایلی به گفتگو نداشت!
اسماعیلی در اوایل کار به این فکر میکرد که چون سوریه را ندیده و درکی از فضای سوریه ندارد کار سختی در پیش خواهند داشت اما مصاحبههای سجاد محقق (محقق کتاب) با خانم حسینی (قهرمان و راوی کتاب) به قدری کامل بودند که توانستند نویسنده را به خوبی با فضای سوریه در آن دوران آشنا کنند.
نویسنده کتاب علیرغم تلاشهایی که کرد نتوانست با خانم حسینی ارتباط برقرار کند و به جز چند سوال کوتاه او تمایلی به پاسخ و گفتگو نداشت زیرا در خصوص ساخت مستندی از زندگیاش قولهایی داده شده بود و ظاهرا بدقولیهایی صورت گرفته بود به همین دلیل تمایلی برای مصاحبه نداشت. این مسئله که برای مصاحبه یک آقای جوان را فرستاده بودند اتفاق خوبی نبود و بهتر بود که یک خانم برای مصاحبه برود چون اصولا خانمها باهمدیگر راحتتر میتوانند صحبت کنند و یک خانم درک بهتری از شرایط یک خانم دیگر دارد و خیلی از جزئیات ممکن است از نظر یک خانم مهم باشد ولی از نظر یک آقا مهم به نظر نرسد. این میتوانست باعث شود کتاب جزئیات زنانه بیشتری داشته باشد.
مصاحبهها در تاریکی انجام میشد!
از نظر مهشید اسماعیلی مصاحبههای سجاد محقق به قدری کامل بود که نیازی نبوده او چیزی به داستان اضافه کند و شاخ و برگ بدهد. باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که مصاحبهها در شرایط عادی انجام نشده بود چون سوریه همچنان در شرایط سختی بود و مدام برق خانه خانم حسینی میرفت و مصاحبه در تاریکی انجام میشد و خانم حسینی هم در طول هفته جاهای مختلفی کار میکردند و به ندرت زمان آزاد برای مصاحبه داشتند و ترجیح میدادند بخشهایی از مصاحبه که در خصوص همسرشان است توسط فرزندانشان شنیده نشود و باید با صدایی آرام صحبت میکردند یا بچهها را جایی میفرستادند که این صحبتها را نشنوند. نویسنده کتاب «ماهرخ» فقط بخشی از مصاحبههای سجاد محقق را در کتاب خود آورده و سعی کرده از قسمتهایی که ممکن بود برای مخاطب خسته کننده باشد، عبور کند و در کتابش نیاورد.
ازدواج با یک فلسطینی و سفر به سوریه
این کتاب در سه بخش نوشته شده؛ بخش اول کتاب درباره روزهای وطن است که از بدو تولد خانم حسینی تا زمان ازدواج او را روایت میکند. به گفته نویسنده این بخش از زندگی خانم حسینی به این دلیل آورده شده که نشاندهند او یک خانم عادی هستند و در هیچ جبهه خاصی فعالیت نمیکند و به شکلی اتفاقی به اصرار مادر با آقایی فلسطینی ازدواج میکند و به سوریه میرود. در بخش دوم، روایت زندگی یازده ساله او در سوریه تا قبل از جنگ است. در این بخش ما با جامعه سوریه و با فلسطینیهای ساکن سوریه آشنا میشویم و ماجرای تولد چهار فرزند راوی روایت میشود. در بخش سوم کتاب که روایت روزهای جنگ است عواملی که موجب شروع جنگ شدند را از زبان خانم حسینی میخوانیم.
او در بحبوحه جنگ با فرزندان خود به ایران میآید چون فکر میکند این اتفاق نه جنگ بلکه تظاهراتی ساده است که به زودی تمام میشود ولی پس از چند ماه که میبیند جنگ تمام نشده به سوریه برمیگردد و وارد منطقه فلسطیننشین میشود و آنجا در محاصره دو گروه از مسلحین قرار میگیرد که اسرای ایرانی برایشان بسیار ارزشمند بود و اگر متوجه میشدند خانم حسینی ایرانی است، او را اسیر میکردند؛ به همین دلیل باید در فضای محاصره هم با شرایط سخت کمبود غذا و لوازم بهداشتی کنار میآمد و هم به مدت یک سال و نیم وانمود میکرد ایرانی نیست تا اسیر نشود.
هیچ خبری از همسر راوی در دست نیست
خانم حسینی بعد از یک سال و نیم میتواند با خانوادهاش در ایران ارتباط برقرار کند و از محاصره خارج شود. در حین خارج شدن از محاصره همسرش مفقود میشود و متاسفانه همچنان خبری از او در دسترس نیست و دو احتمال وجود دارد؛ آقای فلسطینی یا در آن زمان کشته شده و یا با توجه به رفتارهای مشکوکی که در کتاب به آن اشاره شده به عضویت گروه مسلحین در آمده.
عکسهای سوریه در میانه جنگ گم شد!
خانم حسینی بعد از محاصره هم به آرامش نرسید و همچنان هم با درگیریهای مختلفی مواجه است که نویسنده به خوبی سعی کرده موارد مهم را در کتاب بیاورد ولی چون او حاضر به مصاحبه مجدد نشد خلاءهایی در بخشهای مختلف کتاب حس میشود.
متاسفانه کتاب، عکس ندارد و علی رغم این که انتشارات درخواست کرده بود که راوی عکسهایی از خودش برای چاپ در کتاب بدهد ولی حاضر به دادن عکس نشد و گفت عکسهای مربوط به دوران جنگ در سوریه در یک رم قرار داشته که در میانه جنگ گم شده و از کودکی خود هم حاضر نبود عکسی منتشر کند.
حجم مصاحبههایی که سجاد محقق با راوی کرده بود زیاد بود و نویسنده سعی کرده بخشهایی را حذف کند تا خسته کننده نشود ولی باز هم این نقد وجود دارد که بخش مربوط به دوران کودکی ایشان باید کوتاهتر میشد.
زنان، قهرمانان اصلی جنگها هستند
مهشید اسماعیلی از سال 1395 به شکل جدی شروع به نوشتن کرده و به گفته خودش دلیل علاقمندیاش به حوزه زنان در جنگ به این خاطر است که فکر میکند خیلی کم به این موضوع پرداخته شده و در کتابهای مرتبط با جنگ معمولا به نقش مردان در خط مقدم اشاره شده است.
از نظر او زنان، قهرمانان اصلی جنگها هستند چون خیلی از مردها به دلیل تشویق آنها به جنگ رفتهاند و علاوه بر آن، نقشهای مهمی مثل پرستاری را اکثرا زنان در دوران جنگ ایفا میکردند.
اسماعیلی میگوید: درباره جنگ سوریه کتابهای زیادی داریم ولی تقریبا در اکثر آنها جنگ را از دیدگاه مردان میبینیم ولی در «ماهرخ» جامعه دوران جنگ را از نگاه یک مادر با ترسهای مخصوص به خود مشاهده میکنیم. در این کتاب دغدغههای راوی را به عنوان یک مادر و یک زن ایرانی مشاهده میکنیم که وارد یک فرهنگ متفاوت شده و این باعث میشود موضوع ماهرخ موضوع بکر و تازهای باشد.
تغذیه با آبجوش و ادویه!
نویسنده کتاب معتقد است: حوزه زنان در جنگ باید اهمیت بیشتری پیدا کند و بیشتر به آن پرداخته شود. با خواندن این کتاب ابهاماتی که در خصوص چگونگی شروع جنگ در سوریه وجود دارد تا حد زیادی برطرف میشود زیرا خانم حسینی (راوی کتاب) در مصاحبههایش به خوبی وقایع آن دوران را توضیح میدهد. در ماجراهایی که ایشاوان از اوایل جنگ تعریف میکند اسم داعش مطرح نمیشود و گروههای دیگری که اسمشان کمتر شنیده شده، وجود دارد.
وی میافزاید: طبق صحبتهای راوی کتاب، در دوران محاصره دچار تحریم غذایی شدیدی بوده و به قدری از نظر تغذیه مشکل داشته که بچههایش نمیتوانستند حرکت کنند و فکر میکرده آنها میمیرند. در اوایل محاصره از نظر غذایی شرایط بهتر بود ولی در اواخر محاصره تقریبا هیچ غذایی نداشتند و آبجوش با ادویه میخوردند! دلیل اینکه او در برابر مصائب ترسناکی که سرش میآمد صبوری و ایستادگی میکرد این است که به صورت ذاتی انسانی شجاع، جسور و مستقل است و از کودکی سعی میکرده حق خودش را بگیرد و همچنین شرایط زندگی او باعث شده چنین صفاتی داشته باشد.
اتفاقات مهم زندگی راوی را آوردم
مهشید اسماعیلی میگوید: خانم حسینی در ابتدا زندگی خوب و آرامی داشت ولی بعد از فوت پدرش با چالشهایی رو به رو میشود و تصمیم میگیرد انسانی قوی باشد تا بتواند از پس مشکلات بر بیاید. زمانی که با او مصاحبه انجام شد اواخر حضور داعش بود. یک مستند کوتاه هم درباره خانم حسینی توسط تلویزیون ساخته شده است.
نویسنده اعتقاد دارد در 350 صفحه این کتاب عمده اتفاقات مهم زندگی خانم حسینی آورده شده است. خانم حسینی همچنان در خانهای اطراف دمشق واقع در سوریه سکونت دارد؛ البته او دوست داشت به ایران برگردد ولی به دلیل وجود چنین قانونی که در ایران اگر مادر ایرانی باشد به فرزندانشان مدارک هویتی نمیدهند نتوانست به ایران بازگردد.
راوی پشیمان شد!
نویسنده کتاب میگوید: یکی از دلایلی که مدت چاپ کتاب تقریبا حدود یک سال طول کشید این بود که خانم حسینی پس از اینکه کتاب تمام و برای چاپ داده شد پشیمان شد و مانع چاپ کتاب شد، چون حس میکرد ممکن است به خانوادهاش آسیبی برسد.
نویسنده در همان ابتدای نوشتن کتاب سعی کرده بود بخشهایی که مربوط به خانواده راوی است و ممکن است آسیبهایی به آنها وارد کند را در کتاب خود نیاورد؛ مثلا در طول مصاحبه خانم حسینی به تفصیل توضیح دادند که همسرشان به ایشان خیانت میکرد ولی علیرغم اینکه شاید این مسئله از نظر مخاطب جالب بود در کتاب به چند جمله سطحی بسنده شده چون او پدر یک خانواده بوده و ممکن است فرزنداناش ناراحت شوند.
جایی برای تخیل من وجود نداشت
نویسنده درباره اولین تجربه خاطرهنویسیاش میگوید: در این کتاب اتفاقات زیادی پشت سرهم رخ داده بود به همین دلیل جایی برای تخیل من وجود نداشت و من کاملا به خاطره وفادار بودم ولی در ابتدای نوشتن کتاب چون اولین تجربهام در داستاننویسی و نوشتن رمان بود، برایم سخت بود که به متن وفادار باشم و همه چیز را ساده و بدون تخیل بنویسم و فقط یک ماجرا را به سادگی روایت کنم ولی الان خوشحال هستم که خاطرهنویسی و رماننویسی را تجربه کردهام.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: کتاب ماهرخ سوریه سجاد محقق نویسنده کتاب همین دلیل برای مصاحبه خانم حسینی سجاد محقق مصاحبه ها دوران جنگ سعی کرده علی رغم یک خانم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۸۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنبشهای سدههای دوم و سوم هجری بیشتر تقابل ایرانی – ایرانی بود نه ایرانی - عربی
ماهرخ ابراهیمپور: نشست نقد و بررسی کتاب «پیامبران بومیگرای ایران در سدههای آغازین اسلام (شورشهای دهقانی و زردشتیگری محلی)» اثر پاتریشیا کرون با ترجمه کاظم فیروزمند چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت با حضور علی بهرامیان، محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. این کتاب سال ۲۰۱۴ در آمریکا منتشر شد که در زمان چاپ آن مولف فوت شده بود و سال ۱۴۰۳ که در نشر «نامک» به چاپ رسید، کاظم فیروزمند، مترجم آن در قید حیات نبود. در این نشست طبق اعلام قبلی قرار بود، روزبه زرینکوب، استاد گروه تاریخ باستان دانشگاه تهران، حضور داشته باشد که نتوانست حضور پیدا کند.
پاتریشیا کرون در سال ۱۹۴۵ در دانمارک به دنیا آمد و در دوران نوجوانی به مطالعه و شناخت سرزمینهای دور علاقهمند شد. کرون پیش از ورود به دانشگاه به سه زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی تسلط پیدا کرد. رشتهی تاریخ خاورمیانه را برای تحصیل در دانشگاه برگزید، در سال ۱۹۷۴ مدرک دکترا گرفت، و پس از دریافت بورس تحقیقاتی، نخستین پژوهشهای خود دربارهی تاریخ خاورمیانه و اسلام را آغاز کرد. تاکنون نزدیک به ۱۰ عنوان کتاب از کرون منتشر شده است. کتاب «هاجرگرایی» که از دل تز دکترای وی بیرون آمده است سوءتفاهمبرانگیزترین کتاب او به شمار میآید. «تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام» از دیگر آثار این صاحبنظر فقید، در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. «خلیفه خدا»، «غلامان اسب سوار»، «تجارت مکی و ظهور اسلام»، «جوامع ماقبل صنعتی» و «تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام» نیز از دیگر کتابهای این ایرانشناس است. کرون همچنین ۷۰ مقاله شامل ۱۰ مقالهی در زمینه ایرانشناسی منتشر کرده است.
علی بهرامیان، پژوهشگر تاریخ و رئیس بخش اسناد مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی در بررسی کتاب «پیامبران بومیگرای ایران در سدههای آغازین اسلام (شورشهای دهقانی و زردشتیگری محلی)» گفت: دورهای که پاتریشیا کرون به آن پرداخته، زمان انتقال حکومت از امویه به عباسی است که در آن ایرانیها نقش عمدهای داشتند. تحرکات ابتدا از کوفه آغاز شد و پس از آن با هوشمندی خاصی به خراسان (شرق ایران) انتقال پیدا کرد و به جایی رسید که در سال ۱۳۲ هجری سپاهی که ابومسلم خراسانی به سمت کوفه فرستاد، توانست این شهر را فتح و خلاقت اموی را ساقط کند.
او افزود: در این دوره اتفاقی که رخ داد و کم و بیش تا دروهی بعد از مامون هم ادامه پیدا کرد؛ شکلگیری سلسله جنبشها و قیامهایی بهویژه در شرق ایران بود. ابتدا قیام بهآفرید زرتشتی بود. او در دین زرتشتی اصلاحاتی را انجام داد. طبق روایتها موبدان زرتشتی نزد ابومسلم رفتند و گفتند این فرد دین ما و شما را فاسد کرده است و ابومسلم هم لشکری فرستاد و او را در نزدیکی به گمانم تربتجام سرکوب کرد. بعدی قیام ابنمقنع و استادسیس است و یوسف البرم و در نهایت بابک که نزدیک به بیست سال در آذربایجان مقاومت کرد اما در انتها از سوی عباسیان شکست خورد و عاقبت افشین توانست بابک را دستگیر و قلعهی او را تسخیر کند.
این محقق تاریخ اسلام عنوان کرد: لذا این دوره در تاریخ اسلام دورهی بهخصوصی است و افرادی هم که در آن ایفای نقش کردهاند، ویژهاند. این موضوع بارها از سوی مورخان و پژوهشگران به صورت اجمالی و تفضیلی تحقیق و بررسی شده است از جمله غلامحسین صدیقی در کتاب «جنبشهای دینی ایرانی: در قرنهای دوم و سوم هجری»، عبدالحسین زرینکوب در «دو قرن سکوت» و «ایران بعد از اسلام» و خود پاتریشیا کرون در مقالهی «ابنمقنع و سپیدجامگان» - که به صورت انفرادی به یکی از این جنبشها پرداخت و در ایران محقق محترم مسعود جعفری جزی آن را به صورت یک کتاب در انتشارات ماهی به چاپ رساند.
علی بهرامیان چرا با طرح این پرسش که «چرا این جنبشهای سیاسی مهم است؟» ادامه داد: پژوهشگران خارجی و ایرانی بارها به این پرداختهاند که چه موضوعی به لحاظ سیاسی باعث میشد این اشخاص دست به قیام بزنند و کسانی را دور خودشان گرد بیاورند و فعالیتهایی هم داشته باشند و پس از آن سلسله عقایدی که به آنها نسبت داده میشود به چه ترتیب است؟ به لحاظ صحت و سقم در چه وضعیتی است؟ همهی آنچه به آنها نسبت داده شده از اباحهگری (اشتراک در اموال و زنان و...)، ادعای نبوت و حلول همه در هالهای از ابهام قرار دارد و اغلب مورخان به صورت کلی به آنها مینگریستند و این موضوع بررسی نشده که آیا این عقاید در ایران سابقه داشته و میتوان برای آنها نمونههایی پیدا کرد؟ به لحاظ سیاسی چه انگیزه و رویکردی داشتند؟ آیا میخواستند خلیفه را ساقط کنند یا مانند بابک و مازیار آنطور که ادعا شده ایران را به دوره ساسانی برگردانند؟
او ادامه داد: در واقع در پی یافتن پاسخ پرسشهای بالا مورخان ایرانی به کلیگویی بسنده کرده و مدعیاند آنچه به این قیامها نسبت داده میشود، تهمت است؛ اما کسی توضیح نمیدهد چرا چنین تهمتهایی به این نوع جنبشها وارد شده است؟! لازم بود یک محقق این موضوع را بشکافد و از منظر انواع و اقسام منابع تحلیل کند. پاتریشیا کرون، مولف ««پیامبران بومیگرای ایران در سدههای آغازین اسلام (شورشهای دهقانی و زردشتیگری محلی)» فارغ از اینکه با دیدگاههایش در این کتاب موافق باشیم یا نه، تقریبا چنین رویکردی را اتخاذ کرده و در چهار فصل به بررسی موضوع از منظر منابع گوناگون پرداخته و کار دشواری را پیش برده است...
مدیر بخش اسناد مرکز اسناد دایرهالمعارف بزرگ در پایان اظهار داشت: دربارهی جنبشهای ایرانی قرن دوم و سوم رازهای زیادی وجود دارد که به احتمال زیاد ریشه در ایران عهد ساسانی دارد. به عبارتی در آن جامعهی پرجنبوجوش دورهی خسروپرویز بعد از اتمام جنگهای سیساله، بحرانهای اقتصادی و آمدن اعراب (به نظر) سرپوشی روی آنها گذاشته شده که یکدفعه در عهد عباسی مانند زنجیری پاره شد. تقابل در این جنبشها، بیشتر از اینکه جنبهی ایرانی – عربی داشته باشد، جنبهی ایرانی – ایرانی دارد. این نکتهی بسیار مهمی است؛ چون طبقهای از باقیماندهی دیوانسالاران و موبدان ساسانی بیشترین مشکل را با این جنبشها داشتند. این مسائلی که ذکر شد بررسی جنبشها از لحاظ سیاسی است، اما از لحاظ التقاطی، پاتریشیا کرون در فصل دوم و سوم کتاب به بررسی آن اهتمام ورزیده است.
۲۵۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902325